اش دلتنگ بمار بود

ڪــاش دلتنــگے بيمــارے بـود
بستــرى مـے شدے
درش مـے آوردنـد
دورش مـے انداختنـد
يا در شيـشـــه هاي الڪـل نگـه مـے داشتـند تا به بيمـــاران ديگـر بگـوينـد
ايـن دلتنـــگـے بزرگ را مـا در آورديــم
حيـــف
ڪـه بـا دلتنــگـے
هيـــچ_ڪـــارے نمــے شــود ڪــرد
بايـد آن را ڪشـــيد
مثــل حبـــس...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

شاید کمی طولانی باشه اما به خوندنش می ارزه!نزدیکهای غروب برا...

ﺍﺯ ﮔﺮﻩﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻠﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ...

‍ وفاداری ساده نبوددرنبودنهایت...،سختی های جان فرسای جاده ی ...

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادیشاگرد که بودی که چنین استادیخوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط