امیدوارم زودتر بیاد🎀⚡🐋"جواهر بخش ای "
𝕻𝖆𝖗𝖙 6
بعد خوردن صبحونه به سمت مدرسه راه افتادم .
رسیدم تو سالن نشستم رو نیمک و با خوراکی مشغول میشدم که همه اومدن
فلیکس : جی جی غذا داره حمله
جی جی : عوی آروم به واستون بيسکوئيت اوردم داشتم به بچه ها میدادم که یهو یه پسر با موی قرمز اومد جلوم و همه بچه ها با داد گفتن یوری تو دستش کلی کیسه بود و کیسه هارو داد به بچه ها
پسره اومد جلوم و گفت
یوری : چرا با دوستام مثل سگ رفتار میکنی ؟
جی جی : من با دوستات عین سگ رفتار نمیکنم فقط بهشون خوراکی دادم ،
یوری روبه فلیکس
یوری : این کیه ؟
فلیکس : جی جی انتقالی جدیده وقتی تو نبودی اون به ما خوراکی میداد.
جی جی : آبرومو دادم بالا و بهش نگاه کردم
یوری: داشتم میرفتم پیش کیفر عجیبه که یه دختر اومده کلاس ما و از اومدنش پشیمون نشده
یوری روبه فلیکس: کیفر از اومدنش خبر داره ؟
فلیکس : آره هنوز هیچ کاری نکرده .
رفتیم پیش کیفر از کیفر پرسیدم
یوری : کیفر این کیه چیکار میکنیم باهاش
کیفر : نگران نباش یوری از اومدنش به این کلاس پشیمونش میکنم .
.....
اینم ادامه رمان
𝕻𝖆𝖗𝖙 6
بعد خوردن صبحونه به سمت مدرسه راه افتادم .
رسیدم تو سالن نشستم رو نیمک و با خوراکی مشغول میشدم که همه اومدن
فلیکس : جی جی غذا داره حمله
جی جی : عوی آروم به واستون بيسکوئيت اوردم داشتم به بچه ها میدادم که یهو یه پسر با موی قرمز اومد جلوم و همه بچه ها با داد گفتن یوری تو دستش کلی کیسه بود و کیسه هارو داد به بچه ها
پسره اومد جلوم و گفت
یوری : چرا با دوستام مثل سگ رفتار میکنی ؟
جی جی : من با دوستات عین سگ رفتار نمیکنم فقط بهشون خوراکی دادم ،
یوری روبه فلیکس
یوری : این کیه ؟
فلیکس : جی جی انتقالی جدیده وقتی تو نبودی اون به ما خوراکی میداد.
جی جی : آبرومو دادم بالا و بهش نگاه کردم
یوری: داشتم میرفتم پیش کیفر عجیبه که یه دختر اومده کلاس ما و از اومدنش پشیمون نشده
یوری روبه فلیکس: کیفر از اومدنش خبر داره ؟
فلیکس : آره هنوز هیچ کاری نکرده .
رفتیم پیش کیفر از کیفر پرسیدم
یوری : کیفر این کیه چیکار میکنیم باهاش
کیفر : نگران نباش یوری از اومدنش به این کلاس پشیمونش میکنم .
.....
اینم ادامه رمان
- ۶.۵k
- ۲۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط