شیرین و فرهاد را افسانه میدانستمو با خود میگفتم مگر

#شیرین و فرهاد را افسانه می‌دانستم...و با خود میگفتم مگر میشود این حجم دوست داشتن..مگر میشود آن همه وابستگی .. فکر میکردم نه روزگاری کسی دیده و نه قرار است کسی ببیند...اصلا باورم نمیشد تا تو را دیدم...آری هم میشود و هم دیگران میبینند..#مهران فرهادی📚
دیدگاه ها (۱)

#rpt but nice#خاص #جذاب #زیبا #قشنگ #بینظیر #هنری #شیک #CLIP...

اصالت

#آنقدر برقص.شادی کن..بخند که انگار تمام لذت های دنیا متعلق ب...

#خوزستان#شوشتر#مسجدسلیمان#در تاریکی شب ب شهر ک نگاه میکنم......

#تاج_چهار_فصل 👑p³دانبی:خانم حالتون خوبه؟یِنا:برو بیرون اصلا ...

پارت آخر فصل اول شیش ماه بعدمن و تهیونگ الان شیش ماه هست که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط