همین یه جمله ماجرای ماست...
ای فلک بر من عجب نقش غریبی بافتی
با مراد خویش بودم بی مرادم ساختی
میوه خوش رنگ بودم بر سر شاخ درخت
ناگهان بادی وزید و بر زمین انداختی...
ای فلک بر من عجب نقش غریبی بافتی
با مراد خویش بودم بی مرادم ساختی
میوه خوش رنگ بودم بر سر شاخ درخت
ناگهان بادی وزید و بر زمین انداختی...
- ۱۷.۳k
- ۰۸ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط