ayda

دیدگاه ها (۳)

وی. اتکه چشمم خوردبه لباس هایی که روی زمین افتاده امیدواربود...

ویوجیمین صبح با صدای زنگ گوشیم از خواب بلند شدم مکالمه ـجیمی...

پ/ا: همین که گفتم ات: عمرا با هاش ازدواج کنمممممم پ/.ا: خفه ...

ویو اترفتم بیرون رسیدم به ایستگاه اتوبوس دقیق نمیدونستم کجا ...

🖐️❤️درود دوستان.!❤️🖐️اگه از کلیپ های انگیزشی و موفقیت و زیب...

استوری درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط