خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی
.
خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی
رد می شدند خاطره ها از برابرش
خورشیدوار ... در تب گرمای شهر شام
می سوخت آسمان ز نفسهای آخرش
#اللهم_عجل_الولیک_فرج 😭😭😭🙏🙏🙏
خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی
رد می شدند خاطره ها از برابرش
خورشیدوار ... در تب گرمای شهر شام
می سوخت آسمان ز نفسهای آخرش
#اللهم_عجل_الولیک_فرج 😭😭😭🙏🙏🙏
- ۳.۳k
- ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط