🍁💛 لیلی زیر درخت انار نشست..
درخت انار عاشق شد، گل داد،سرخِ سرخ.
گلها انار شد.داغِ داغ.هر اناری هزارتا دانه داشت..
دانه ها عاشق بودند،دانه ها توی انار جا نمی شدند..
انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت..
خون انار روی دست لیلی چکید ..
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید..مجنون به لیلی اش رسید..
خدا گفت؛راز رسیدن فقط همین بود..
کافی است انار دلت ترک بخورد...💛🍁
دیدگاه ها (۰)

🕊صــــبـــح 🌸فرصت دلدادگے آسمـان 🕊بـرطـلـو؏ آبــی دوست🌸داشــ...

☕️🎶‌‌‌‌‌‌‌‌ یک روز عصر,,,,حوالی عشقایوان دلت را رنگ بپاشهیزم...

💛🍃‌ سهم ِ من از" تو" عکسی ست که هر "صبح" دکمه ی پیراهنم را م...

🍂🍂 عصر پاییزو طعم چای و شکلاتگلدان شعمدانیشعرموسیقیآواز عاشق...

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط