میسرایم تو و چشمان تو را

می‌سرایم تو و چشمان تو را
نه سپیدی...
نه غزل...
تویی آن شعر دل انڪَیز و بلند
ڪه پر از مثنوی بارانی...
منم آن شاعر بیدل
ڪه فقط...
برق چشمان تو را می‌بیند ،
سبڪ من عاشقی و
قافیه ام دلتنڪَی‌ست...
منم آن مست و پریشان نڪَاهت
ڪه دلم...
تو و احساس تو را می خواهد...
دیدگاه ها (۰)

تو را در نهانی ترین سکوتبه آوای چشم ها دیده و شنیده ام،تو را...

رولم فقط یه‌کلمه نیست ، نهایت عشقه🤍پس نهایت احساسم رو تقدیم ...

ִֶָ تــــــو کنارم باشیمن عميق تر نفس ميکـــــشم که تمام عطر...

نگاهِ‌ صبح توڪافیستْتاخودَم‌ رابه‌ِڪوچهِ هایِ'خیالت‌ْ'بِرسان...

در شبانه‌های ابریِ احساسماز دلتنگی می‌نویسماز بُغض...از تنها...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط