سوال:چرا نوح(ع) به هنگام قبض روح شدنش گفت اگر میدانستم دنیا آخرش فانی شدن است این خانه محقر که محل زندگیش بود را نمیساختم؟1. مگر پیامبران در مورد کردههای خود با آن همه معصومیتشان افسوس هم میخورند؟ 2. مگر خانه برای زندگی لازم نیست تا از سرما و گزند ... در امان باشند؟ خانه از نیازهای واجب است؟ 3. پس تکلیف امیرمومنان علی(ع) چه میشود که آن همه چاه حفر کرد و .... خانهها ساخت و....؟
پاسخ اجمالی:بر اساس جستوجوهای انجام شده آنچه از منابع روایی و تاریخی به دست آمد، چنین است:
۱. بنابر نقلی؛ جناب نوح(ع) 1400 سال در منزلی زندگی میکرد که از پشم درست شده بود و هنگامی که به او پیشنهاد میشد آنرا تغییر دهند و خانهای از گل درست کند. میفرمود: شاید امشب یا فردا از دنیا بروم.[1]
2. در کتابی دیگر از امام علی(ع) نقل شده است: «ای پسر مسعود، اگر خواهى از نوح براى تو باز گویم که 950 سال مردم را به خدا مىخواند، و صبح، امید به زندگى شب و شب امید دیدار صبح را نداشت، لباسش از مو، و غذایش جو بود».[2]
3. آنچه در پرسش آمده را در برخی کتب نسبتاً متأخر میتوان یافت: حضرت نوح(ع) 2500 سال در این دنیا زندگی کرد و تا اواخر عمر خانهای برای خود نساخت، و خانواده او در سایه درختان زندگی میکردند؛ در اواخر عمر از پروردگار درخواست کرد تا منزلی بسازد که او را از گرما و سرما حفظ کند؛ خداوند به او اجازه ساخت خانهای را داد که وقتی در آن میخوابد نصف بدنش در سایه باشد و نصف دیگر آن بیرون از سایه! آنحضرت پس از ساختن چنین خانهای، روزی در بیرون این منزل در آفتاب نشسته بود، فرشته مرگ نزد او میآید و میگوید عمر تو پایان یافت. نوح میگوید اجازه میدهی تا به سایه[درون خانه] بروم؟ وقتی به سایه رفت گفت؛ تمام مدت عمرم مانند از آفتاب به سایه رفتن گذشت.[3]
[1] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج 1، ص 70، مکتبه فقیه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
[2] . طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 448، الشریف الرضى - قم، چاپ چهارم، 1412 ق / 1370 ش.
[3]. جزایرى، نعمت الله بن عبد الله، الأنوار النعمانیة، ج2، ص 209، دار القاری - بیروت، چاپ اول، 1429 ه.ق.
پاسخ اجمالی:بر اساس جستوجوهای انجام شده آنچه از منابع روایی و تاریخی به دست آمد، چنین است:
۱. بنابر نقلی؛ جناب نوح(ع) 1400 سال در منزلی زندگی میکرد که از پشم درست شده بود و هنگامی که به او پیشنهاد میشد آنرا تغییر دهند و خانهای از گل درست کند. میفرمود: شاید امشب یا فردا از دنیا بروم.[1]
2. در کتابی دیگر از امام علی(ع) نقل شده است: «ای پسر مسعود، اگر خواهى از نوح براى تو باز گویم که 950 سال مردم را به خدا مىخواند، و صبح، امید به زندگى شب و شب امید دیدار صبح را نداشت، لباسش از مو، و غذایش جو بود».[2]
3. آنچه در پرسش آمده را در برخی کتب نسبتاً متأخر میتوان یافت: حضرت نوح(ع) 2500 سال در این دنیا زندگی کرد و تا اواخر عمر خانهای برای خود نساخت، و خانواده او در سایه درختان زندگی میکردند؛ در اواخر عمر از پروردگار درخواست کرد تا منزلی بسازد که او را از گرما و سرما حفظ کند؛ خداوند به او اجازه ساخت خانهای را داد که وقتی در آن میخوابد نصف بدنش در سایه باشد و نصف دیگر آن بیرون از سایه! آنحضرت پس از ساختن چنین خانهای، روزی در بیرون این منزل در آفتاب نشسته بود، فرشته مرگ نزد او میآید و میگوید عمر تو پایان یافت. نوح میگوید اجازه میدهی تا به سایه[درون خانه] بروم؟ وقتی به سایه رفت گفت؛ تمام مدت عمرم مانند از آفتاب به سایه رفتن گذشت.[3]
[1] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج 1، ص 70، مکتبه فقیه - قم، چاپ: اول، 1410 ق.
[2] . طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 448، الشریف الرضى - قم، چاپ چهارم، 1412 ق / 1370 ش.
[3]. جزایرى، نعمت الله بن عبد الله، الأنوار النعمانیة، ج2، ص 209، دار القاری - بیروت، چاپ اول، 1429 ه.ق.
- ۵۴۰
- ۰۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط