نخفتهایم که شب بگذرد سحر بزند

نخفته‌ایم که شب بگذرد، سحر بزند
که آفتاب چو ققنوس، بال و پر بزند

نخفته‌ایم که تا صبح شاعرانه‌ی ما
ز ره رسیده و همراه عشق، در بزند

نسیم، بوی تو را می‌برد به همره خود
که با غرور، به گل‌های باغ سر بزند

شب از تب تو و من سوخت، وصل‌مان آبی
مگر بر آتش تن‌های شعله‌ور بزند

تمام روز که دور از توام چه خواهم کرد؟
هوای بستر و بالینم ار، به سر بزند؟

چو در کنار منی کفر نعمت است ای دوست!
دو دیده‌ام مژه بر هم، دمی اگر بزند

بپوش پنجره را، ای برهنه! می‌ترسم
که چشم شور ستاره، تو را، نظر بزند

غزل برای لبت عاشقانه‌تر گفتم
که بوسه بر دهنم عاشقانه‌تر بزند
دیدگاه ها (۲)

گاهی ما همدیگه رو از دست میدیم تا خودمون رو پیدا کنیم گاهی م...

کامنت یادت نره😁😁

جمله های زیبا از مولانا برای تغییر زندگی:-هر زمان که تنها هس...

من خودم هستم....همانی ک هرگز پشت نقابی پنهان نمیشود....رفتار...

نخفته ایمکه شب بگذرد سحر بزند !که آفتاب چو ققنوس ، بال و پر ...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط