حجاب چهره ی جان میشود غبار تنم

حجاب چهره ی جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست...
روم به گلشن رضوان که مُرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم؟ کجا بودم؟
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم...
دیدگاه ها (۶)

باد با شمع های خاموش کاری نداردشیطان با کسی ک در خواب است کا...

ب پیشواز اربعین عاشقان حسینی می‌رویم..

چشمانم فرا سوی آسمانها ب دنبال ابری می‌گردد...تا ک برای دل غ...

برای ساختن کشتی آرزوهایت، هرچقدرم که سخت باشد..صبر کن….چرا ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط