رد میشود ز کوچهی بیتابیام هنوز

رد می‌شود ز کوچه‌ی بی‌تابی‌ام هنوز
می‌تابد از دریچه به بی‌خوابی‌ام هنوز

مبهوت مانده‌است به دنبال آن نگاه
پلکی نمی‌زند شب مهتابی‌ام هنوز

زاینده‌رودِ من شبی از اصفهان گذشت
روزی که بازگردد... مرغابی‌ام هنوز

ماهی شد و کنار نیامد، زدم به آب
موجش گذشت از من و گردابی‌ام هنوز

می‌خواستم بگیرمش اما پرید و رفت
دنبال آن پرنده‌ی چشم آبی‌ام هنوز...

#جواد_زهتاب
دیدگاه ها (۴)

#عکس_نوشته

#عکس_نوشته

ای مانده بی‌جواب سؤالِ جدایی‌اتسردرگمم به قصه‌ی بی‌ردپایی‌ات...

#تصاویر_پس_زمینه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط