متن خداحافظی یه ده ماهی مهمان بودم حال باید رفت..

دلم گرفته
دراین سکوت مرگبار مهر سکوت برلبانم زدم
تمام عمرم دنبال خوشبختی خوشی دیگران بودم تمام عمرم نگران کسانی بودم که هرگز نفهمیدن که یه نگرانی ساده‌ برای اینه برایم مهم هستن تمام دنیا را برهم خواهم زد اگر خاری بر دستان عزیزان زندگی من بره تمام دنیا زیر رو میکنم اگه لبخند از روی لب کسانی که دوستشون دارم پر بزنه نمیدانم زیادی نگران آدم هایی بودم که درکی نداشتن می‌شود بدون عشق علاقه نگران بود می‌شود بدون هیچ چشم داشتی نگران بود نمیدانم این متن با دلی خون چشمانی اشک بار مینویسم قلبم شکسته تمام وجودم انگار ازیک پرتگاهی به پایین پرت شده با آدم های زیادی حرف میزنم اما هرگز فکر نمیکردم جواب تمام نگرانی هایم هیچ شود هیچ هیچ ....
خدافظی همیشه سخته دلم نمیخواد دگر باشم حرفی نزنم
من نگران آنها درحال خوشی نمیدانم دگر چه بگویم....
هرچه بود فقط نگرانی بود ای کاش تبدیل به سوتفاهم نمیشد

خداحافظ
برای تمام کسانی که مرا می شناسند وبرای تمام کسانی که مرا نمیشاسند
آرزوی خوشبختی دارم
۱۴۰۱/۸/۲۷
ساعت۲۳:۰۳
دیدگاه ها (۰)

برای تویی که تمام جهان برای تو کم استبرای تویی که وجود نداری...

برای قلبم که شکست همچنان زخمی از این همه هیاهو دروغبرای عشقی...

برای کسی که معلوم نیست کی پیدا شود تمام جان من شود برای کسی ...

روزهای بی سوادی

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط