گاهی دلت میخواهد فریاااااد بزنی و کمک بخواهی

گاهی دلت می‌خواهد فریاااااد بزنی و کمک بخواهی،
در حالی که نه سِیلی‌ست، نه دریایی‌ست، نه آتش مهیبی‌ست و نه سانحه‌ای.
گاهی از درون در حال فروپاشی و سرریزی و دریچه‌های تحملت یک به یک مسدود شده.
دلت می‌خواهد جار بزنی و یاری بطلبی و  از کسی بخواهی تو را نجات بدهد و تو را از دریای اندوه بیرون بکشد. اما نمی‌توانی.
نمی‌شود هیچ تشریح و نمودی برای آنچه گلوی روانت را بی‌رحمانه فشرده و تنفست را به شماره انداخته و تو را تا مرز نابودی و اضمحلال کشانده، پیدا کنی، چرا که بعضی سوانح، از درون اتفاق می‌افتند.
اینگونه است که تو روزی، جایی، برای همیشه می‌‌شکنی و تمام می‌شوی و کالبدت همچنان می‌خندد و راه می‌رود و ادامه می‌دهد.
من فکر می‌کنم عمر روان آدم‌ها خیلی کوتاه‌تر از عمر کالبد آدم‌هاست.
خیلی‌ها مرده‌اند، خیلی‌ها نیمه جانند و خیلی‌ها درحال جان دادن، در حالی که از بیرون، همه چیز عادی به نظر می‌رسد...

#نرگس_صرافیان_طوفان
#تکست_خاص #کلیپ #جدید #عاشقانه #عشق #خاص #غمگین #دپ #دلتنگی
دیدگاه ها (۲)

گوشه كنار همه درگيرياتونيه جايی باز کنيدبرای اون كسی كه دوست...

همه چیز این زندگی دروغه، حتی تاریخ وفات که روی سنگ قبر می نو...

یک روز می‌فهمی که عاقبت، این تویی که برای خودت می‌مانی و آدم...

نیستی و بین گلدان ها بهارم کوچک استچارچوب دلخوشی هایی که دار...

black flower(p,215)

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

سر زمین باشکوه نگهبان آتش پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط