یک روز در میان باد راه می رفتم

🤍🐚
یک روز در میان باد راه می رفتم
همزمان با باد باران بود، اما جدا باد ایستاد
اسمان صاف، رنگین کمان خندید، باران رگبار وار می بارید
تو را دیدم میان رنگ های ابی شاید سبز, قرمز
دختر کولی (افغان)
اما پیاده، خندان، با چرخی رقصان  تند می امد
امد امد، همچنان خندان گفت
من قلب تنهایم، غصه ها دارم اما هر روز می خندم
سرزمینم جای من نیست
گل هایش همه گریان، اسمانش ابری و باران، زمینش خشک و یخ بندان
تو کجا می ایی
باید برگشت, تو دلت جای دگر می گردد
من با تو می ایم
اسمانش ابی، سرزمینش گرم، قلب ها ساده مهربان بیا با هم یکی باشیم
اما….

دوشنبه است🤍
1400/6/1
دیدگاه ها (۴۱)

لبت بخنده 😇🎈۱۴۰۰/۶/۴پنجشنبه 🌞🌛

_خورشید خودت باش و تموم تلاشت رو بکن که با تموم نورت طلوع کن...

🤍🍃با گوش خود موسیقی گوش دهید، با چشمتان به نقاشی نگاه کنید. ...

و داغ دلمان تازه شد ...🖤#محرم السلام علیک یا اباعبدالله الحس...

فقط کنار تو..!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط