که سوخت وساکت ماند با فاجعه بار آمد
که سوخت وساکت ماند با فاجعه بار آمد
هی فصل زمستان شد، هی گفت بهار آمد
دندان به جگر داد و آرام لبش را دوخت
با پای خودش پای هر چوبه دار آمد
با پای خودش پای هر چوبه دار آمد
سر خوش شده از تاول معتاد به هر لحظه
در خشم نمکدان ها با زخم کنار آمد
.
.
با زخم کنار آمد
با زخم کنار آمد
☝
هی فصل زمستان شد، هی گفت بهار آمد
دندان به جگر داد و آرام لبش را دوخت
با پای خودش پای هر چوبه دار آمد
با پای خودش پای هر چوبه دار آمد
سر خوش شده از تاول معتاد به هر لحظه
در خشم نمکدان ها با زخم کنار آمد
.
.
با زخم کنار آمد
با زخم کنار آمد
☝
- ۷۹.۱k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط