اونجا که حسین دهلوی میگه:

بی‌تاب شدن؛ دم نزدن؛... عادتم این است
با خونِ جگر ساخته‌ام؛ قسمتم این است

جان‌ می‌دهم از گریه اگر نام تو آید
عمری‌ست که رسم دلِ کم‌طاقتم این است!

بعد از تو به تصویر تو خو کرده نگاهم
بیچاره‌ام آن‌قدر که هم‌صحبتم این است!

جون درِّ یتیمی که رها در دلِ دریاست
تنها شده‌ام؛ گوشه‌ای از غربتم این است

می‌میرم از این غم که در آغوش تو ای دوست
یک‌بار نشد گریه کنم؛ حسرتم این است
#حسین_دهلوی
دیدگاه ها (۳۵)

آمدم‌ کم‌کم فراموشت کنم، پاییز شد....#شعر#بدون_مخاطب

ډُݱَ۾.❥🖇 #بدون_مخاطب

نمی داند دل تنها، میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگی، که ن...

دلقک ها بدبختند، آقای دکتر. یعنی از نهنگ ها بدبخت تر، دلقک ه...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط