هر سلطنت که خواهی میکن که دلپذیری

هر سلطنت که خواهی می‌کن که دلپذیری
در دست خوبرویان دولت بود اسیری
جان باختن به کویت در آرزوی رویت
دانسته‌ام ولیکن خونخوار ناگزیری
ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان
گر بی‌گنه بسوزی ور بی خطا بگیری
گر من سخن نگویم در وصف روی و مویت
آیینه‌ات بگوید پنهان که بی‌نظیری
آن کاو ندیده باشد گل در میان بستان
شاید که خیره ماند در ارغوان و خیری
گفتم مگر ز رفتن غایب شوی ز چشمم
آن نیستی که رفتی آنی که در ضمیری
ای باد صبح بستان پیغام وصل جانان
می‌رو که خوش نسیمی می‌دم که خوش عبیری
او را نمی‌توان دید از منتهای خوبی
ما خود نمی‌نماییم از غایت حقیری

#نورالسمااا
دیدگاه ها (۰)

مرگ ما هست عروسی ابدسر آن چیست هو الله احدشمس تفریق شد از رو...

از کامل بودن نترس چرا که هرگز به آن دست پیدا نخواهی کرد 👌#آ...

🕊 گنجشکی و قطره ای آب این خاک که که از آنیم ابراهیم است و اب...

او جمیل است و دوست‌دار جمالدوستدار جمال خود به کمال🕊☝🕊📌جان و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط