جهان ، به کسانی که برای کوچکترین داشتهها شاکرند و بر نداشتهها کمتر غر میزنند، بیشتر میبخشد ! آنها نعمات بیشتری را از هستی جذب میکنند. امروز شکرگزار داشتههایمان باشیم ...
خدایاشکرت ❤️
#متنی_از_جنس_طلا
آدمها، معلمان ما هستند، یا یادآوران ما، یا پیامبران سادهی معمولی با کتابهایی زمینی. آموختهام کسی اتفاقی کنارم قرار نمیگیرد؛ و در هر معاشرت درسی برایم هست.
گاه کسی کنارت می ایستد تا بفهمی برای بودن در یک قاب دونفره چقدر خسته و کلافهای. گاه کسی دلیل فریادهایت میشود تا به یاد بیاوری هنوز افسار خشمت دست خودت نیست. گاه کسی در آغوشش پناهت میدهد فقط برای این که به یاد بیاوری برای اینهمه وقت بیپناه دوامآوردن شایستهی تقدیری، و گاه کسی به در خانهات میکوبد تا صرفا ابعاد تنهاییت را یادآوری کردهباشد.
صبح به عبوس ژولیدهی توی آینه گفتم درس خون و خیابان برایت چه بودهاست؟ و درس تنهایی این سالهای اخیر؟ و درس زیستن بی شوق و بی هراس؟ عبوس گفت درس سادهای گرفتم و درسی پیچیده. درس سادهام این بود که باور کنم چنان که عیسای مصلوب گفت در زمین تنها و مسافرم؛ و درس پیچیدهام این بود که بفهمم رهایی جایی بالاتر از بوسه و شعار و خشم و گلوله و زندگی و مرگ ایستاده، منفک و مستقل، و برای رسیدن به آن باید شهامت پرواز پیدا کنم، اگرچه بال ندارم.
بعد با او که تنها دوستم است وداع کردم. هریک روز خود را شروع کردیم، تا جنون شب از راه برسد و عاقل بیکس با دیوانهی مشتاق زیر سقف ابری خانه برقصند.
بله، مرگ میانبری باشکوه است اما همیشه یک درس دیگر باقی مانده. همیشه.
#کلیپ
#کپشن_ناب
#حمیدسلیمی
خدایاشکرت ❤️
#متنی_از_جنس_طلا
آدمها، معلمان ما هستند، یا یادآوران ما، یا پیامبران سادهی معمولی با کتابهایی زمینی. آموختهام کسی اتفاقی کنارم قرار نمیگیرد؛ و در هر معاشرت درسی برایم هست.
گاه کسی کنارت می ایستد تا بفهمی برای بودن در یک قاب دونفره چقدر خسته و کلافهای. گاه کسی دلیل فریادهایت میشود تا به یاد بیاوری هنوز افسار خشمت دست خودت نیست. گاه کسی در آغوشش پناهت میدهد فقط برای این که به یاد بیاوری برای اینهمه وقت بیپناه دوامآوردن شایستهی تقدیری، و گاه کسی به در خانهات میکوبد تا صرفا ابعاد تنهاییت را یادآوری کردهباشد.
صبح به عبوس ژولیدهی توی آینه گفتم درس خون و خیابان برایت چه بودهاست؟ و درس تنهایی این سالهای اخیر؟ و درس زیستن بی شوق و بی هراس؟ عبوس گفت درس سادهای گرفتم و درسی پیچیده. درس سادهام این بود که باور کنم چنان که عیسای مصلوب گفت در زمین تنها و مسافرم؛ و درس پیچیدهام این بود که بفهمم رهایی جایی بالاتر از بوسه و شعار و خشم و گلوله و زندگی و مرگ ایستاده، منفک و مستقل، و برای رسیدن به آن باید شهامت پرواز پیدا کنم، اگرچه بال ندارم.
بعد با او که تنها دوستم است وداع کردم. هریک روز خود را شروع کردیم، تا جنون شب از راه برسد و عاقل بیکس با دیوانهی مشتاق زیر سقف ابری خانه برقصند.
بله، مرگ میانبری باشکوه است اما همیشه یک درس دیگر باقی مانده. همیشه.
#کلیپ
#کپشن_ناب
#حمیدسلیمی
- ۲۸.۹k
- ۱۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط