کارت رو گرفت داد به یکی براش کارت بکشه
کارت رو گرفت ، داد به یکی براش کارت بکشه
کل زمانی که داشت خیارشور میریخت ، نگاهم به دستاش بود ، با خودم همینطور فکر میکردم .
خیلی دوسش داشتم
مردد بودم بگم آب خیارشور هم برام بریزه ؟ یا نه ، زحمت اضافی ندم
خودش پرسید آبشم بریزم ؟! خوشحال گفتم آره
وقتی کارتمو داد بهم ،
کل احساسم رو جمع کردم و آروم گفتم ؛ قربون دستاتون
گفت نوش جانت بابا جان 🥹
کل زمانی که داشت خیارشور میریخت ، نگاهم به دستاش بود ، با خودم همینطور فکر میکردم .
خیلی دوسش داشتم
مردد بودم بگم آب خیارشور هم برام بریزه ؟ یا نه ، زحمت اضافی ندم
خودش پرسید آبشم بریزم ؟! خوشحال گفتم آره
وقتی کارتمو داد بهم ،
کل احساسم رو جمع کردم و آروم گفتم ؛ قربون دستاتون
گفت نوش جانت بابا جان 🥹
- ۲۹.۲k
- ۲۹ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط