ای جنگل هیرکان سبزپوش

ای جنگلِ هیرکانِ سبزپوش
تو که ریشه‌هایت در عمق تاریخ خوابیده‌اند و نفس کشیدنت، هوای شمالی را جان بخشیده‌، امروز با تو سخن خواهم گفت

می‌دانم که حالا خسته‌ای گرمای ناگهانی پیکرت را می‌سوزاند و شعله‌ها چون پنجه‌های بی‌رحم بر شانه‌هایت زبانه می‌کشند ای درختانِ راش و توسکا، آیا هنوز بوی خاک مرطوب و برگ‌های کهن را به یاد داری، پیش از آنکه این دود تلخ،چشمان آسمانت را بپوشاند؟ 😭💔
می‌شنوم که چگونه نسیم، که روزگاری با شاخه‌هایت بازی می‌کرد، امروز با صدای ناله‌ی تو در میان شعله‌ها می‌پیچد. ای خاکِ غنی، که حاصل میلیون‌ها سال سکوت و رویش بودی، چگونه این‌چنین بی‌رحمانه مجروح شدی؟ 💔
کنون که نمیه جانی چه کنم گویی نیمه ای جان من هم با خودت اتش گرفت 🥺
دگر ایران نفسی نماده برایش، تو کجایی که روزگاری، سالیان سال نفس این مرز و بومی؟ 🤧😭
کجا میرود ان همه تاریخ که در درازنای تاریخ بر دیده ی خود دیدی؟ 💔
تسلیت به نفس ایران خانم 🍃🖤
دیدگاه ها (۵)

معذرت نینی کوچولوم 🎀🤣🥺@dariush220

آرشیننننننننن 💔😭🖤

درخواستی 😶✨

کپشن با تو جوان ایرانی 🤝😶✨بزارم از اینجور ویدئو ها؟

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط