مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

سلام بر مولایم مهدی موعود

به پایت ریختم اندوه یک دریا زلالی را
بلور اشک‌ها در کاسه ماه هلالی را
چمن آیینه بندان می‌شود صبحی که بازآیی
بهارا! فرش راهت می‌کنم گل‌های قالی را
نگاهت شمع آجین می‌کند جان غزالان را
غمت عین القضاتی می‌کند عقل غزالی را
چه جامی می‌دهی تنهایی ما را جلال الدین!
بخوان و جلوه‌ای بخشای این روح جلالی را
شهید یوسفستان توام زلفی پریشان کن
بخشکان با گل لبخندهایت خشکسالی را
سحر از یاس شد لبریز دل‌های جنوبی مان
نسیم نرگست پر کرد ایوان شمالی را
افق‌هایی که خونرنگ اند، عصر جمعه مایند
تماشا می‌کنم با یاد تو هر قاب خالی را
کدامین شانه را سر می‌گذارم وقت جان دادن
کدام آیینه پایانی ست این آشفته حالی را


#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_حق_عمه_سادات
#منتظران_منجی
#یا_مهدی_ادرکنی
دیدگاه ها (۲)

شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهندما هنوز شهادتی بی درد م...

بسم الله الرّحمن الرّحیماین نامه را به جوانانی مینویسم که وج...

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی توسپند وار زکف داده ام عنان بی ...

وقتی دل امام زمان بسوزه دل همه عالم باهاش میسوزه .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط