من و تنهایی و دلتنگی و چشمی که تر میشد
🍒🌱من و تنهایی و دلتنگی و چشمی که تر میشد
به رویت چشم میبستم؛ نگاهم باز تر میشد
شنیدی حال من را... خم به ابرویت نیاوردی
همان لحظه جهان از گریه هایم داشت کر میشد
حواسم پرت بود و استکان ها را دوتا چیدم
تمام لحظه های بی تو، با یاد تو سر میشد
همه عمرم به خواهش رفت اما حاصلی هم داشت؟
اگر از سرو خواهش کرده بودم بارور میشد
ولی این بار وقتی دل شکستی دل برید از تو
همان دیوانه که با حرف هایت زود خر میشد
همان دیدار اول؛ کاش میگفتی که بی رحمی
همان دیدار اول؛ کاش جای خیر، شر میشد🍒🌱
#امیر_حسین_پاسبان
#believeme
به رویت چشم میبستم؛ نگاهم باز تر میشد
شنیدی حال من را... خم به ابرویت نیاوردی
همان لحظه جهان از گریه هایم داشت کر میشد
حواسم پرت بود و استکان ها را دوتا چیدم
تمام لحظه های بی تو، با یاد تو سر میشد
همه عمرم به خواهش رفت اما حاصلی هم داشت؟
اگر از سرو خواهش کرده بودم بارور میشد
ولی این بار وقتی دل شکستی دل برید از تو
همان دیوانه که با حرف هایت زود خر میشد
همان دیدار اول؛ کاش میگفتی که بی رحمی
همان دیدار اول؛ کاش جای خیر، شر میشد🍒🌱
#امیر_حسین_پاسبان
#believeme
- ۱۷.۱k
- ۰۴ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط