جای او دیده خونبار شد ای اشک

جای او دیده خونبار شد ای اشک!
بروهر دم از خون دل آغشته مکن جایش را
هلالی_جغتایی
#شعر #شعر_کوتاه #شعرگرافی
دیدگاه ها (۰)

تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌هانداشتن‌ها نخواستن‌ها نبودن‌هابن‌بست‌...

کسی هرگز نمی داندچه سازی می زند فرداچه می دانی تو از امروزچه...

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی- الی#سعدی #شعر #شعرگراف...

ای غایب از نظر ...

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط