🍁🍂

گفتم: از حرفام نرنجیدی ...؟
گفت: نه!
گفتم: ولی هر کی بود یه چیزی بهم می گفت.!
گفت: مادرم انسولین میزنه، اولا خیلی دردش می گرفت، بعدش کمتر شد، حالا هروقت سوزنو تو پوستش فرو میکنه، فقط میخنده.
الان منم اونطوری ام...!

#اتریش

#طبیعت #اتريش #طبیعت_زیبا #طبیعت _گردی#ارامش#جهانگردی #کوه
دیدگاه ها (۱)

عطر سیب و بوی باغ بارون زده ... تقدیم وجود نابتون نروژ زیبا ...

به خاطر داشته باشکه زندگی نوسانی استبین شب و روز تابستان و ز...

دریاچه بره سر یکی از جاذبه های طبیعی و مناطق گردشگری منطقه ی...

اگر فڪر میڪنی مشڪل درون توست وراه حل آن بیرون ازوجودتوسخت در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط