ولی من در این پاییز تو را میخواستم تا کمتر رنج بکشم

🦋🌱 ولی من در این #پاییز تو را می‌خواستم تا کمتر رنج بکشم...
دلم آغوش تو را می‌خواست تا وقتی سرما تمام سلول‌های تنم را احاطه کرد، به آن پناه ببرم.
دلم دست‌های تو را می‌خواست تا آن‌ها را بگیرم و تمام طول خیابان را شانه به شانه‌‌ی تو قدم بزنم.
دلم تو را می‌خواست که مشتاق شنیدن حرف‌های من بودی و حتی کم اهمیت‌ترین روایت‌های مرا با شوقی کم‌نظیر گوش می‌دادی و مرا بابت ساده‌ترین قدم‌هایی که برداشته‌ام تحسین می‌کردی.
من دلم در این پاییز، تو را می‌خواست تا #باران ببارد و سرد باشد و با تو کنار پنجره بنشینم و چای بنوشم و رفت و آمد آدم‌ها را تماشا کنم و هر چند دقیقه یک‌بار برگردم و به تو نگاه کنم و خوشحال باشم که هرچیز که شد، لااقل تو را دارم! من در این پاییز، اندوه بی‌شماری داشتم، عادلانه نبود که تو را هم نداشته‌باشم...🦋🌱

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۰)

🌻🦋 هر روز رویای بزرگ دیگری استروزی که می توانی انگیزه داشته ...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌...

🌧🍃 بيدار شو امروز از زندگىاز خنده گل از عطر صبح لذت ببرگلايه...

🎀🌱 يك سري از آدم ها را حاضري همه جوره كنار خودت داشته باشي؛ب...

تو می‌دانی من چقدر ذوق دارم برای پاییز؟ برای خنکای عصرهنگام ...

خودم را کشان کشان می رسانم خانه و روی تخت پرت می کنمپلک های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط