ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.




#گاهی‌باید‌رفت ...
باید نسخه ی #فاصله گرفتن را برایِ خود پیچید ...
باید از تمامِ #بی‌مهری و #بی‌انصافی های دنیا دور شد ...
باید جوری رفت ؛
که هیچکس نفهمد ...
کاش جایِ ساکتی برایِ #تبعید شدن بود ...
این روزها ، #شعور و #احساسم درد می کند ،
هیچ جوره #تابِ‌ماندنم نیست ...
خسته ام ؛
#از‌تمامِ‌دنیا ...
از نقاب ها و #موجوداتِ کوکی و آهنیِ این بازیِ تکراری ...
از #چشم هایِ بیدار و اندیشه هایِ خوابیده ...
#حالِ‌من‌خوب‌نیست ...
می خوابم ...
اگر #خدا را این حوالی دیدید
بیدارم کنید ...
سرم برایِ #مناظره با او
بدجور درد می کند ...✍️📷

#نرگس_صرافیان_طوفان



#عشقولوژی

#نگاشــــــته‌شده‌در: ۱۴۰۲/۱۱/۰۵

۲۳:۳۳⏰️


💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا
دیدگاه ها (۰)

ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.#کاش من هم یکروز #مهمان پشت پنجره ...

.ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.#قهوه ی چشمِ سیاهت تلخ بود آنقدر ...

ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.همیشہ #دلم‌خواستہ بدانم لحظہ‌هاے ت...

ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.#هیاهوی‌غریب و مبهمی پیچیده در جان...

در محضر او

مهم نیست چقدر می مانییک روزیک ماهیک سالمهم کیفیت ماندن است !...

نمی دانیمردانی هستند که هیچ چیز آنها را از خود‌ بی‌خود نمی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط