🍁 صبح آخرین شنبه پاییزیتون دلبر 🍁

این چند برگِ مانده‌ی پاییز هم که بریزد ،
زمستان من آغاز می‌شود .
حالا دیگر به عمد می‌نشینم
که به دور از هیاهوی برگ‌ها ،
میان سرما عاشقی کنم
و از خورده آفتاب جامانده‌ی خورشید ،
در واپسینِ سال ،
کمی گرما به اتاقم بیاورم
و کنار گلدان یخ‌زده‌یِ ایوان خانه‌ام
نور بنشانم ،
دلم را در این رؤیا ،
میان گلدان یخ‌زده خاک کنم
و به دستت بسپارم ،
شاید در سپیده‌دمِ فردا ،
کنار درخشش روشنایِ نور ،
در دیده‌ی تو ،
دوباره سبز شوم
و در تب آغوشت ،
به رنگ رویای تو ،
دوباره شکل بگیرم‌
و دوباره زاده شوم
چه اعجاز شیرینی‌ست ،
من می‌خواهم به عمد بنشینم ،
که به دور از هیاهوی برگ‌ها
میان سرما عاشقی کنم .

👤قاسم پارسایی فر

#Good_Morning
#Autumn
دیدگاه ها (۰)

👑 چقدر اتفاق افتاده که فکر می کردیم دیگه نمی تونیم ، ولی خدا همه چیو درست کرد ... !؟ 👑

یه روز پا میشی میبینی همونجایی !همونجایی که همه ی این جنگیدن...

🍁 صبح آخرین شنبه پاییزیتون دلبر 🍁

💕 وای خدای من ، چقد زیبا پروسه زندگی رو ، روی یه سنگ کشید . 💕

این چند برگِ مانده‌ی پاییز هم که بریزدزمستان من آغاز می‌شودح...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

الماس من پارت ۳۰ لیلی مشتهایش را گره کرد. » - اگه دیوید بفهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط