یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصود

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصود
یک عده دویدند و به مقصد نرسیدند...


یه جاهایی از دستِ من و شما
خارجِ و نمیشه کاری کرد‌
فقط باید سپرد به سرنوشت
مقاومت نمیشه کرد دربرابر
همه ی اتفاقات زندگی ...
گاهی باید صبور بود


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#گوناگون
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

اولش خون‌ِ دل خوردن است و آخرش جان‌باختن...نیست کاری در جهان...

چشمِ او صدها غزل در قابِ خود جا کرده‌ستصد حکایت‌ دارم از چشم...

لب باز کن ای آنکه لبت با دمِ گرمشعمری به دمِ گرمِ مسیحا زده ...

دقت کردی! دنیا پر از تناقُضه! زندگیِ ماشینی تکراری شده و بیش...

ای کاش میشد دلتنگی رو مثل یه بیماری درمون کردمیرفتیم دکتر و ...

در جهان فرشتگان زیادی وجود دارند که کارهای مختلفی انجام می‌د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط