هرآدمی در زندگیش شاید انگشت شمار افرادی را داشته باشه که تکیه گاه و سنگ صبورش باشه که میتونه پدرمادر برادر و خواهر خصوصا خواهربزرگ باشه،که وقتی آدم از زمین وزمان دستش کوتاه بشه به آغوشش پناه ببره و بغضهاشو براش بباره.
چند بار خونه مامان شب دیر وقت امیرعلی را تنها دیدم ازمامان سراغ مادرشو گرفتم گفت هنوز ازدانشگاه نیومده.زنگش زدم باناراحتی بهش گفتم کمی هم به فکر زندگیت و این پسرت و بیچاره شوهرت باش،ساعت ۱۲شبه علاوه برخودت شوهرتم اسیر خودت کردی کجایی
گفت بیمارستانم داداش گلم وقتی عاشقانه خدمتی را بردوش میگیری دیگر شب وروز ندارد دختر دانشجویی که در خوابگاه مریض شده دختر منه پدرومادرش بعد خدا به امید من و همکارانم فرستادنش درس بخونه منم نباید امیدشونو کور کنم.
بارها شده بخاطر خودکشی و خودزنی دانشجوهاش چندروز دانشجور را تیمار کرده به گردش برده کلا همه جوره حواسش بهشون بوده و همیشه پشت سرش دعای خیر بوده.
واقعا تمجید خانوادگی نباشه هنوزم در بطن اداره جامعه انسانیت و آدمیت نفس میکشد.

بارپروردگارا به همه مریضها خصوصا خواهر بنده و مریضهایی که خالصانه و متواضعانه درخدمت خلق الله هستند شفای عاجل عنایت بفرما🤲🙏😭


#الهم_اشف #الهم_اشف_کل_المریض
#خادمان_ملت
دیدگاه ها (۰)

جهان از چشم‌هاے تووو ، شروع می‌شود ...و جايے ،، در امتدا...

لبت را دیدم و دیدم که ساغر راست می گوید!تنت را دیدم و گفتم ص...

عاشقت هستمعاشق هر آنچه هستیعاشق هر آنچه انجام می دهیتو بانوی...

باز هم گستاخی می کند خیالم  و باز هم حرف تو شد  باز هم می تا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط