خواستم داستان عشقمونو بنویسم

خواستم داستان عشقمونو بنویسم
دیدم گوگوش بهتر گفته ؛ 💜


‏شب و دلتنگی و این چشمِ پر از حسرتِ خواب ؛
منم و شوقِ وصالِ تو و دریای سراب .

- جمهور ‌سمیعی .


#فاطی_جوونی
#سنجاقک_سبز
#متولد_خاکستر_رویا
#لحظه_های_بی_قراری
#غریب_و_آشنای_قلب_و_وطنم
دیدگاه ها (۱۵)

- نگاه کن با غرور من چه کردی 🌚🙃! وصال شاید سهم ما نباشد ؛ ام...

عادت دارد موقع خداحافظی بگوید « مواظب خودت باش ».من هیچوقت ن...

@miss.rhaروزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسی...

اگه بخام اع شکل دوست داشتنم بگم اینجوری ک : من اصلا اهل مستن...

فریدون یه انگشت نداشت، مادر زادی;انگشت اشاره‌ی دست چپ نداشت!...

part11🦋ویو هارا«نمیدونم چرا داداشم اینطوری باهام رفتار می‌کن...

My violent mafiaseason۲Part۸صبح روز بعدویو ا.ت با حس عجیبی ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط