گفته بودی که چرا محو تماشای منی

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم،تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی،،،،،
دیدگاه ها (۰)

درخواستی,🌟 استوری🌟

آرزو میکنم کلبه دلتان همیشه آرام باشد وشادی و برکت مثل باران...

مثل یک جریان موسیقیمثل یک باران پاییزی،ناگهانی بودنت عشق است...

ممنونم عزیزم،،،فدات بشم دنیای من❤️مخاطب ضربان های قلبم تویی🌹...

🌱🍒منی که بید مجنونم، تویی که سرو لیلاییمنی که محو افسونم، تو...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

چای دم كن با محبت ميهمانت ميشوممن همان قند دو پهلوی لبانت مي...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط