لبریزمازاحساسناببوسههایت

#لبریزم_از_احساس_ناب_بوسه‌هایت
پر مےگشایم لحظه لحظه در هوایت

با من مڪن هرگز غریبے نازنینم
خوڪرده‌ام با چشم‌هاے آشنایت

با چون منے جور وجفا هرگز روا نیست
مستم ڪن از صهباے شیرین وفایت

تا مے‌شوم آزرده خاطر از زمانه
آرام مےسازد مرا لحن صدایت...
دیدگاه ها (۰)

#مرغ‌دل‌خسته‌شد‌از‌آن‌همه‌فریاد‌حزیننغمه ها ساز چرا می کنی ا...

#محبوبِ_من_در_آغوشم_زندگی_کن_آینده_از_آنِ_ماستدیروز دوستت دا...

#با_هرنفس_اےعشق_میمیرم_برایت...

#باغ‌شعرم‌نفس‌گرم‌تـــو‌را‌می‌خواهد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط