پروانه‌ها پیش‌از آن‌ڪهـ پیر شوند
می‌میرند
شبیهـ ِِ پروانه
زیبایی‌امـ ڪوتاه بود
و زنگ ِِ ناقوس‌وار ِِ ساعت پیش از خروس‌خوانـ
در ڪوچه‌های ِِ روشن ِِ خواب پیچیده بود
ناطور ِِ بی‌حاصلی ِِ ڪویرمـ حالا
نیمڪتی خالی بر جاده‌های بی‌بازگشت ِِ انتظار

فردا ڪهـ بیدار شومـ صدای ِِ دورت را
در گوش ِِ رد ِِ پایت تلقین خواهمـ داد
و بهـ #بارانـ خواهمـ سپرد امید ِِ آمدنت را 🦋🦥
دیدگاه ها (۰)

دلت براش تنگ شدهاین دلتنگی اگر خانه بود،دیوارهایش ترک برمی‌د...

هوسِ «تـــو» را دارم ڪه دیوانه ام ڪنے با خواندن یک شعر، ڪه م...

از حافظه‌امـ می‌بوسمـ تو را ندیده‌امـ تو را هنوزچشم‌های تو ر...

باید منو به تلخی نبودنت عادت بدیشاید فراموشت کنم باید بهم فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط