بهسراغمناگرمیآیید

#به_سراغ_من_اگر_می‌آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگ‌های هوا، پر قاصدهایی است.
که خبر می‌آرند، از گل واشدهٔ دورترین بوتهٔ خاک.
روی شن‌ها هم، نقش‌های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپهٔ معراج شقایق رفتند.
پشت هیچستان چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می‌آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایهٔ نارونی تا ابدیت جاری است.
به سراغ من اگر می‌آیید،
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من...
دیدگاه ها (۱)

#غافلی_از_حال_دل_ترسم_که_این_ویرانه_رادیگران بی صاحب انگارند...

#مثل_ققنوسی_که_دل_پرپر_صدایم_می‌زندآتشی ‌در زیر خاکستر صدایم...

#کوه‌ها_در_فاصله_سردند_دست_در_کوچه_و_بسترحضور مانوس دست تو ر...

#شبهای_سرد_و_سوزان_این_ابرهای_مه_دارباران کجاست یا برفمرز خز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط