.
🎥 وقتی کریم‌خان زند نمایندگان اروپا را به دربار نمی‌پذیرفت!

حکایتی نقل شده که هنگام بنای مسجد وکیل، یه بار کریم خان روی قطعه سنگی نشسته بود و در حالی که قلیانی کنارش بود، عملیات ساختمانی رو تماشا می کرد.

ناگهان چشمش به کارگری افتاد که سرش رو به سمت آسمان بلند کرده و زیرلب چیزی می گه.

کریم خان فوراً این کارگر رو به نزد خودش خواست و ازش علت سربلند کردن و زمزمه کردنش رو پرسید.

کارگر گفت سر به آسمان بلند کردم و گفتم خدایا تو کریمی و این که غرق در ناز و نعمت است و قلیانی گرانبها و جواهرنشان در دست دارد کریم است و من هم کریم که در منتهای فقر و تنگدستی با مزد کم ساخته ام و از صبح دلم یک قلیان گلین می خواهد و دسترسی به آن ندارم. از تفاوت حال این سه کریم درشگفت شدم.

همین که کریم خان سخنان بی شائبه این کارگر رو شنید، قلیان  خودش رو به او بخشید و گران قیمت بودن قلیان رو بهش گوشزد کرد تا متوجه باشه که کلاه به سرش نگذارن...

🇮🇷 @farzandeIRAN_ir

#فرزند_ایران #مفاخر
#کریمخان_زند #وکیل_الرعایا
#فرمانروایی #تاریخ #اروپا #ایران #ایرانی
دیدگاه ها (۱)

حرکت سمی پزشک مظفرالدین شاه برای نجات یک بیگناه!

محمدمصدق بدون روتوش از شکست انگلیس تا کودتای شاه!

وقتی تمام شاعرها به جنگ با ملکالشعرای بهار رفتند!

گفتند شما دانشمند برتر دنیا هستی پس چرا نمی روی!

yek tarafe part : 10

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط