کتابش را باز کرد خط اول نوشته بود

کتابش را باز کرد، خط اول نوشته بود؛
"چشمانش" وقتي به خود آمد دید ساعت هاست ب چشمانِ او فکر می‌کند :)
#قدیمی
دیدگاه ها (۱۱)

دلتون شاد

درخواستی تورک قیزی#موقت

#کپشن هیچوقت پسری رو ک از صبح تا شب درگیر کاره و شبا خسته می...

بزرگ‌ترین باخت زندگی، چیزهایی است کهدرون شما می‌میرند، وقتی ...

چشمانش؟ مانند قهوه ادم را معتاد می کرد و ستارگان همه درون چش...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

و این چشمان خیره به اوبه امیدیکه نگاهش،بیوفتد به نگاهمو این ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط