دیگه خسته شدم:)))
دیگه نمیتونم ادامه بدم:)
حالا شما شاید فک کنید شکست عشقی چیزی خوردم ولی اینطور نیست:)
مردم دارن از همه لحاظ نابودت میکنن تحقیرت میکنن زود عصبیت میکنن:)
روانشناسا و مشاوره ها هم منتظرن روانت بگیره بری پیششون :))
هیچکس نمیتونه دره خالی منو درک کنه همه چیز دور و اطراف من تاریکه:)
یه روز طوری شد که فهمیدم زندگیم به ادامه ای نیاز نداره:)
زندگیم کلا مثل سریال میمونه شاید خیلیاتون درک کنین:))
چرا باید بخاطر درونگرا بودنت تحقیرت کنن؟
فقط این نیست حتی فامیلامون چش منو ندارن...
کی منو دوست داره؟
کلا تنهام..
چرا باید همه روزا بی دلیل احساس گناه بکنم من هیچ گناهی که نکردم همش عذاب وجدان.‌.
بطور کلی خیلی زود عوض شدم...
جایی نمی‌رم همش تو خونه ام میرم بیرون عذاب وجدان دارم احساس گناه میکنم
تو زندگیم کلا شکست خوردم در واقع من یه شکست خورده ام...
دلم میخواد بمیرم:)))
نمیدونم چمه فقط حوصله ندارم...
استرس و چیکار کنم؟
𝒞𝑜𝒻𝒻𝑒𝑒 𝓈𝓅𝒾𝓁𝓁𝑒𝒹 𝑜𝓃 𝓉𝒽𝑒 𝒸𝒶𝓁𝑒𝓃𝒹𝒶𝓇 𝑒𝓋𝑒𝓇𝓎 𝒹𝒶𝓎 𝒷𝑒𝒸𝒶𝓂𝑒 𝒷𝒾𝓉𝓉𝑒𝓇
قهوه ریخت روی تقویم همه روزا تلخ شد:))))