درحلقهرندان

#در_حلقه_رندان
تا که گفتم ز قد سرو، به سروان برخورد

♦️ شعرخوانی طنز مجید رحمانی صانع در یک‌صد و هشتاد و یکمین شب شعر طنز «در حلقه رندان»

تا که گفتم سخن از پتک، به سندان برخورد
تا که گفتم ز قد سرو، به سروان برخورد
تا که گفتم سخن از گاو، برهمن شد شاخ!
صحبت از هند شد و فیل، به فنجان برخورد!
گفتم از ضربه دایی، نگران شد خاله!
صحبت خاله شد و خرس، به نادان برخورد!
گفتم از منگل و ناگاه گلی اخم نمود
گفتم از جانی و…ای وای، به جانان برخورد!
گفتم از بانک یکی پول مرا کش رفته
صحبت کش شد و گفتند به تنبان برخورد!»
دیدگاه ها (۰)

#طنزخوانهکار و اشتغال با طعم آب‌جوش در طنزخوانه ۱۵♦️ پانزدهم...

#طنزآمیز دهمین جلسه طنزآمیز برگزار شدطنزآمیز که در فصل اول خ...

#طنزپهلو وقتی استاد نجفیان به یاد گل‌آقا می‌خواند...♦️ رسول ...

#که_بود_و_چه_کردبه مناسبت سالروز درگذشت گل‌آقای مردم ایران♦️...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط