My vampire partner part : ۶۷
یک نه دو خون آشام تحت سرپرستی او در خانه اش مانند آفتی میان مردمش و تعدادی زالو میآمدند تا آنها را برگرداند
تمام تنشی که تمام روز طولانی و دیوانه وار درونش بود، دو برابر شد
_ تو ح...
پیشخدمت همان لحظه رسید و جیمین بدون نگاه کردن به منو سفارش داد و او را رد کرد
اِما غر زد
+ باورم نمیشه برای منم غدا سفارش دادی
جیمین دستش را با بی توجهی تکان داد و پرسید
_ تو بارداری ، مگه نه؟
وقتی پیشخدمت دوباره آمد تا لیوان ها را پر کند بدن اِما منقبض شد به جیمین اخم کرد و وقتی تنها شدند زمزمه کرد
_ تو لیوانامونو عوض کردی؟ من اصلا متوجه نشدم!
توضیح سریعی داد
+ آره و برای بشقاب هامونم همینکارو میکنم ولی...من وانمود کنم که غذا میخورم؟ بعد تو غذا رو برای من میخوری درسته؟ چون من اشتهای خوبی دارم
_ تو بارداری؟
اِما نفس سختی کشید انگار که آبرویش رفته سپس با عجله گفت
+ نه من اومم...من حتى دوست پسر ندارم
_ دوست پسر؟ منظورت به معشوقه ؟
اِما سرخ شد
+ حاضر نیستم در مورد زندگی عاشقانم باهات حرف بزنم
خیالش راحت شد
_ پس تو یدونه هم نداری
صدای ناامیدانه ای که تولید کرد دوست داشت... مخصوصا که این صدا در عوض رد کردن و تكذیب گفته ی او آمد
در حال حاضر هیچ معشوقی نبود، همینطور هیچ کودکی
فقط او و خودش
و وقتی او را تصاحب میکرد آنقدر سخت و طولانی اینکار را میکرد که قادر به یاداوری عشاق قبل از او نخواهد بود
_من از صحبت کردن در این مورد خودداری کردم ببینم تو استعداد نادیده گرفتن خواسته های منو داری؟
با خودش غر زد
+ قسم میخورم گاهی حس میکنم بی ارزشم
_ تو یه معشوق میخوای مگه نه؟ بدن کوچولوت برای یه معشوقه حريصه
لب هایش مبهوتانه از هم باز ماند
+ ت...تو بی پرده صحبت میکنی تا منو عصبانی کنی و من اینجوری خجالت زده میشم
به او نگاه سنجیده ای انداخت که هر زمان دچار فشار روحی میشد اینکار را میکرد.
_ من میتونم تورو راضی کنم
قسمت داخلی از زیر میز دستش را زیر دامنش لغزاند و قسمت رانش را لمس کرد که باعث شد از جایش بپرد.
او متوجه شد وقتی اغلب نامیراها گرایشی توسعه یافته و بیزار داشتند سرگرم کننده است که او سرگرم و حتی شوکه میشود
حق با خون آشام بود او از خجالتش لذت میبرد
اِما از بین دندان هایش گفت
+ دستتو بکش
وقتی دستش را بالا تر برد شستش را دایره وار روی پوست نرمش کشید
فورا گرمایی درونش جاری شد و برای صدمین بار در این شب سخت شد
سلام به همگی حالتون چطوره؟!
اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما عزیزان گلم
مواظب خودت باشید ❤️🩹✨️
تمام تنشی که تمام روز طولانی و دیوانه وار درونش بود، دو برابر شد
_ تو ح...
پیشخدمت همان لحظه رسید و جیمین بدون نگاه کردن به منو سفارش داد و او را رد کرد
اِما غر زد
+ باورم نمیشه برای منم غدا سفارش دادی
جیمین دستش را با بی توجهی تکان داد و پرسید
_ تو بارداری ، مگه نه؟
وقتی پیشخدمت دوباره آمد تا لیوان ها را پر کند بدن اِما منقبض شد به جیمین اخم کرد و وقتی تنها شدند زمزمه کرد
_ تو لیوانامونو عوض کردی؟ من اصلا متوجه نشدم!
توضیح سریعی داد
+ آره و برای بشقاب هامونم همینکارو میکنم ولی...من وانمود کنم که غذا میخورم؟ بعد تو غذا رو برای من میخوری درسته؟ چون من اشتهای خوبی دارم
_ تو بارداری؟
اِما نفس سختی کشید انگار که آبرویش رفته سپس با عجله گفت
+ نه من اومم...من حتى دوست پسر ندارم
_ دوست پسر؟ منظورت به معشوقه ؟
اِما سرخ شد
+ حاضر نیستم در مورد زندگی عاشقانم باهات حرف بزنم
خیالش راحت شد
_ پس تو یدونه هم نداری
صدای ناامیدانه ای که تولید کرد دوست داشت... مخصوصا که این صدا در عوض رد کردن و تكذیب گفته ی او آمد
در حال حاضر هیچ معشوقی نبود، همینطور هیچ کودکی
فقط او و خودش
و وقتی او را تصاحب میکرد آنقدر سخت و طولانی اینکار را میکرد که قادر به یاداوری عشاق قبل از او نخواهد بود
_من از صحبت کردن در این مورد خودداری کردم ببینم تو استعداد نادیده گرفتن خواسته های منو داری؟
با خودش غر زد
+ قسم میخورم گاهی حس میکنم بی ارزشم
_ تو یه معشوق میخوای مگه نه؟ بدن کوچولوت برای یه معشوقه حريصه
لب هایش مبهوتانه از هم باز ماند
+ ت...تو بی پرده صحبت میکنی تا منو عصبانی کنی و من اینجوری خجالت زده میشم
به او نگاه سنجیده ای انداخت که هر زمان دچار فشار روحی میشد اینکار را میکرد.
_ من میتونم تورو راضی کنم
قسمت داخلی از زیر میز دستش را زیر دامنش لغزاند و قسمت رانش را لمس کرد که باعث شد از جایش بپرد.
او متوجه شد وقتی اغلب نامیراها گرایشی توسعه یافته و بیزار داشتند سرگرم کننده است که او سرگرم و حتی شوکه میشود
حق با خون آشام بود او از خجالتش لذت میبرد
اِما از بین دندان هایش گفت
+ دستتو بکش
وقتی دستش را بالا تر برد شستش را دایره وار روی پوست نرمش کشید
فورا گرمایی درونش جاری شد و برای صدمین بار در این شب سخت شد
سلام به همگی حالتون چطوره؟!
اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما عزیزان گلم
مواظب خودت باشید ❤️🩹✨️
- ۱۰.۷k
- ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط