عاشقانه های شبنم

آنقدر خوبی که حال خوب من بد می‌شود
وقتی از فکرم خیال رفتنت رد می‌شود
بدتر از حال پرستویی گرفتار قفس
مثل بیماری که صرعش سخت و ممتد می‌شود
زهرمارم می‌شود شیرینی لب‌های تو
مرگ می‌گیرد مرا،آوایم اشهد می‌شود
اشک می‌ریزم بخور سوگند اهل ماندنی
اشک می‌ریزی و حالم بیشتر بد می‌شود
بودنت رویا و ترس رفتنت کابوس من
وحشت کابوس در رویا مشدد می‌شود
چشمه‌ای و دشت با صد دسته گل می‌خواندت
کی برای چشمه سنگ کوچکی سد می‌شود؟
رسم این دنیا جدایی بود از روز نخست
دین کامل مسلک انسان مرتد می‌شود
می‌روی تا دشت،تا گل‌بوته‌های غرق گل
لیک از آن دشت هم باد خزان رد می‌شود
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم بیاد بابا

تولدت مبارک یکی یدونه ی شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط