بعضی فرداها به اندازه ابدیت و یک روز طول میکشد فردا ن

🍒🌱بعضی فرداها به اندازه ابدیت و یک روز طول می‌کشد. فردا نمی‌رسد. هر چه ساعت‌ها جان می‌کنند که تو را از اکنونت نجات دهند باز تو همانجا، دقیقا وسط کارزار تنهایی مانده‌ای. نقطه مقابل آن فردای بس طولانی، فردای طوفانی هم وجود دارد. فردایی که در یک چشم به هم زدن می‌رسد. فردایی که تو دوست نداری برسد چون در حال لذت بردن از نفس‌های اکنونی. این همان تراژدی همیشگی‌ست که انسان هیچ دخل و تصرفی در آن ندارد. عمیق و ریشه‌دار بودن غم و سطحی و گذرا بودن شادی. آنچنان که سعدی می‌گوید « سال وصال با او یک روز بود گویی/ اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی». انگار هر چه ذهن آدمی وسعت می‌گیرد این جهان‌بینی هم جان‌تازه‌تری می‌گیرد که باید در اکنون زندگی کرد و چشم انتظار فردا نبود. همیشه عمر انتظار از وصال طولانی‌تر بوده‌ و خواهد بود.
مثل این دیالوگ کهنه اما جاودان فیلم ابدیت و یک روز: «می‌دونم یه روز می‌ذاری میری و باد چشم‌های تو رو با خودش میبره، ولی امروز برای من باش. انگار آخرین روزه...»🍒🌱
دیدگاه ها (۵)

🌱🍒دل امّادر سرمای این سیاه‌خانه می‌تپددر این غربت ناشاد...🌱🍒...

🍒🌱تنم را می‌گریم...صورتم را می‌گریم...دلم را می‌گریم...تمام ...

#خاص

مسعود کیمیایی /حسد بر زندگی عین القضات🌱🍒او را از هیچکس نپرس ...

🍁تنها چیزی که برایمان مانده ، خاطراتِ خوبی ست که با تداعیِ ش...

Royal Veil — Part 3: سایه‌ای از مهربانی---از این به بعد (علا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط