چای

چای...👌❤☕
حال دلم خوب است ...
منم و یک فنجان چای
تکیه داده ام ...
به پشتیِ قدیمیِ قرمز اتاق ...
خوشم ...
از خنده های مادرم
که بوی خوش دست پختش
پیچیده در پستوی خانه ...
اندکی شعر سروده ام
از چشمان پر زرق و برق مادرم
چند خطی نوشته ام
از ایستادگی های پدرم
صدای گنجشک روی دیوار حیاط
مهمان ناخوانده را وعده می دهد
و چقدر شیرین شنیده ام
که مهمان حبیب خداست
و خدا ...
همان شعری ست که از چشمان مادرم خوانده ام...📷📸
#نوستالژیک
دیدگاه ها (۱)

دختر...👌❤🍀زیاد که شاد باشی و بخندی، متهم می شوی به سبک سر بو...

یک نفر باشد...👌❤🍀بايد يک نفر باشد كه ذوقِ ديدنت را داشته باش...

پرتقال...👌❤🍊خوشبختی اگر بو داشت ،بوی پرتقال‍‍ِ تازه‌یِ چهلم ...

کمی حالِ خوب...👌❤🍀کاش می شد برای همیشه رفت؛ به سکوت وآرامش ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط