ای خاطرات دفن شده در گورستان ذهنم

🌱🍒ای خاطرات دفن شده در گورستان ذهنم
نمیدانید که ضربان قلبم
از یادآوری بی پروایتان
چه بی دریغ می زند
و پرنده ی خیالم
در این لحظات
چه عاشقانه از قفس ذهنم
به پرواز در می آید
سکوت سبزم
در التهاب این دقایق
تبسم سرخی بر روی لبانم می شود
و صدای کودکی را
از میان ورقه های پوسیده ی
این کتاب فراموش شده، می شنوم
و ناخودآگاه
در این حجم غریب گم می شوم
چه حس عجیبی ست
که آدمیان
هر نفس
این چنین در آرزوی این گنجینه ی، خاک خورده اند.🌱🍒


((سارا کی غلام))
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱اردیبهشت ماه رویش است ولیچرا شبنم نمی روید؟!شمعدانی پشت شی...

🍒🌱من اگر باد شوم، عطر تورا می بوسم🍒🌱

🍒🌱ای شبای آگه از تمامی اندوهممن از تمام ِ رازِ تو آگاهمدیگر ...

🌱🍒به سينه مي زندم سر، دلي كه كرده هوايتدلي كه كرده هواي كرشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط