🗒 با وقوع انقلاب، لیبرالیسم اقتصادی از قدرت سیاسی برچیده شد، اما برآمدن دولت هاشمیرفسنجانی، سرآغاز جایابی ساختاری لیبرالیسم در سیاست اقتصادی بود. هاشمیرفسنجانی، ناگهان از سوسیالیسم دهۀ شصت به سوی لیبرالیسم چرخید. در سال نخست، این چرخش را پنهان میکرد، اما آشکار شد که وی سیاست اقتصاد آزاد را برگزیده است. نشانۀ عیانتر، شورشهای شهری در واکنش به اثرات اقتصاد آزاد بود که سفرۀ مردم را به آتش کشید و خشم آنها را برافروخت. در این برهه بود که طبقۀ نوکیسه در درون جمهوری اسلامی یا به واسطۀ اتصال به آن شکل گرفت. لیبرالیسم در غرب، ایدئولوژی سرمایهداران بود و در ایران، سازندۀ این طبقه. این سیاست، طبقۀ اقتصادی متناسب با خویش را تولید کرد، همچنانکه طبقۀ فرهنگی هماهنگ با اقتضائات خود را ساخت. سبک زندگی مبتنی بر حرص و طمع و دنیاطلبی و تکاثر، حاصل ضرورتهای سیاست اقتصادی در این دوره بودند. همۀ دولتهای بعدی، بیشوکم در این امتداد بودند. هاشمیرفسنجانی، بنیانی را تثبیت کرده بود که حلقۀ نیروهای سیاسی حاکمیت را دربر گرفته بود. او، پس از خود را به لیبرالسرمایهداری، مشروط کرد. بهاینترتیب، ترمیدور در ساختار جمهوری اسلامی، با هاشمیرفسنجانی آغاز شد و در دهههای بعد، بسط یافت. انتخاب او، زمین انقلاب را کج کرد و این کجی، جنبۀ ساختاری پیدا کرد. آن سنگبنا، انقلاب را از غایاتش دور کرد و شرایط تاریخی دیگری آفرید. نکتههایی که استاد #حسن_عباسی در این گفتار مطرح میکند، لایهای از واقعیتهای تاریخ ترمیدور است./ مهدی جمشیدی
#اقتصادسیاسی
#دولتسازندگی
#لیبرالیسماقتصادی
#اقتصادسیاسی
#دولتسازندگی
#لیبرالیسماقتصادی
- ۴۰۰
- ۲۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط