part

part⁷⁴

" کیا امدن؟ "a.t

_" سلام بلا "

" اعوا سی‌یون؟ هع(خنده‌ریز) شما اینجا چیکار میکنید؟ "a.t

_" چیه؟خوشحال نشدی؟ "

" معلومه که خوشحال شدم "a.t

+" داشتید پاسور بازی می‌کردید! "

" حالا از اول بازی می‌کنیم شما هم باشید "jimin

+" باش "

" آمدید یه سر با ما زدید! "jk

_" تهیونگ دعوت کرد ماهم آمدیم "

" خیلی خوب شد که آمدید "a.t

جئون با اخم شدید به دختر نگاه میکنه و دختر نگاهشو از جئون میدزده

" چرا وایستادید بشینید بازی کنیم "V

همه روی زمین نشستند ولی قبل از شروع بازی قوانین گذاشتند
به دوتا گروه a و b تقسیم بشند
( یادم به ریاضی افتاد🥲 )
بدون تقلب و با انصاف بازی کنند و اگه گروهی باخت باید کمال تمام ، تمام مجازات که گروه برنده گذاشت اجرا کنند

" حله، بریم بازی "jin

" وایسا، کی با کی باشه؟ "V

" هفت نفریم باید یه گروه سه نفره باشه یکی چهار نفره "jk

" من با تهیونگ "a.t

" منم با تهیونگ اینا "jimin

_" منم با شما "

" باش، ما تکمیل شد ما شدیم گروه a شما هم باهم "a.t

+" باش منو جونگکوک جین هم باهم "

" خیلی خب بریم بازی "jin

╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤

نیم ساعت هم از شروع بازی نگذشته بود که همهمه هاشو کل ویلا را پر کرده بود
صدای خنده و بحث های مسخرهشون کل فضا را پر کرده بود
آخرشم گروه a برنده شد
( تهیونگ، جیمین، ا.ت، سی‌یون )

همه شون از خوشحالی بلند شدند و گروه b را مسخره می‌کردند
( جین، جونگکوک، دای‌یون )

گروهb افسوس می‌خوردند

" قبول نیست بیاید یه بار دیگه بازی کنیم "jin

" نه نه از این چیزا نداریم "V

" آخه مجازات های شما هم خوب نیست "jk

" دیگه باید شکست قبول کنی💁‍♀️ "a.t

" نه بابا اینجوریاس!😄 "jk

" بله آقا😉 "a.t

_" خب خب مجازات چی باشه "

" بیاید تا بگم "jimin

دور هم جمع شدند و آورم پِچ‌پِچ می‌کردند

" وای خدا رحم کنه(خنده) "jin

بعد از چند دقیقه روبه گروهb کردنند

" خب خب "V

╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤

تهیونگ، ا.ت، جیمین، سی‌یون اون گروه به شکل دلقک های خنده‌دار تبدیل کردند و داشتند از ته دل می‌خندیدند

" وای خدااااااا "jin

جئون با این حال که بازنده بود ولی باز هم داشت میخندید

" هنوز مجازات تون تموم نشده (خنده) "V

+" دیگه چی از مون میخواید؟ "

" باید اینطوری برید توی خیابون "a.t

" چی؟نه نه نه نه "(جونگکوک،جین،دای‌یون باهم گفتن)

╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤

با اسرار زیاد رفتن بیرون و وسط خیابون وایستادند و هر کسی که رد میشد از ته دل میخندید

ادامه دارد...

شرط پارت بعد ۷۰ تا لایک و کامنت❤️
دیدگاه ها (۳۷)

part⁷³" چرا اونجوری نگاه میکنی؟ مگه نمیخوای بگردی؟ "jk" اعم ...

رمان افسر پلیس پارت ⁷که شخصی لبامو بوسید رفتم تو شک باورم نم...

قلدر مدرسه ( پارت ۱۷ )

آرمی دگ اون آرمی سابق نیست 💔🥀آرمی ها این کلیپ رو از همین لین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط