من عاشق همهچیت بودم

من عاشق همه‌چیت بودم،
شاید زیاده‌روی بود، ولی چطور می‌تونستم اون لبخند، اون خندیدن، اون چشم‌ها، اون شوخ طبعی، اون احساسات رو دوست نداشته باشم؟
چطور می‌تونستم دوست نداشته باشم وقتی که تو همه‌ی اون چیزی بودی که تو زندگیم آرزوشو داشتم.
دیدگاه ها (۰)

سكوتآدميزادبویدلخوریميده،پرحرفيشبویدلتنگی!پ.ن:|<نبودین قَدِ ...

زیادی بها دادن اشتباست به هرکی و هرچی!پ.ن:‏از بهار و فصل جفت...

و بعد خنده‌ات به یادم آمد گفتم که:اگر بودی، باز دوستت می‌داش...

"مزه سیگار میده بریم قبر بعدی" مورچه گفت.پی نوشت:هیچی.

یه چیزی رو خیلی خوب فهمیدم اینکه همیشه گوشه ی قلبم بودی وقتی...

گفته بودی «آدرس من قلب آدم‌هایی هست که هنوز فراموشم نکردن» د...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط