فوری فوری و خیلی مهم مهم
🚨🚨فوری فوری و خیلی مهم مهم
🔥پشت پرده ها و ناگفته های جنگ ۱۲ روزه
📣برای دیگران بفرستید
نشرحداکثری واجب.
#روایت_صادق
🔻 باز هم کوفهایم؟!
صدای گامهای مسلم بن عقیل هنوز از کوچههای تاریخ میپیچد...
تنها، بییاور، با دلی پر از امیدی که خیلی زود به بغضی خونآلود تبدیل شد.
در آن روزهای داغ سال ۶۱ هجری، هزاران نفر به او خوشآمد گفتند. علما، نخبگان، خواص، همه لبخند زدند، نامه نوشتند، بیعت کردند؛ اما...
وقتی عبیدالله بن زیاد از راه رسید، ترس بر ایمانها غلبه کرد. خواص، عذر آوردند، علما ساکت شدند و کوفه، دوباره کوفه شد...
و حالا، ما در سال ۲۰۲۵ میلادی، درست در گرماگرم یک جنگ پیچیده و ترکیبی، دوباره در همان موقعیت ایستادهایم. اینبار نه شمشیرها بلکه «جنگ شناختی» آمده است؛ همان ابزار مدرن عبیداللههای زمان.
اما سؤال اینجاست: باز هم تنها میماند "ولی خدا"؟!
آیتالله خامنهای، رهبر حکیم و شجاع امت، در صف اول مقاومت ایستاده. دشمن او را نشانه گرفته، نه با شمشیر بلکه با تحریف، عملیات روانی، فریب نخبگان، و رسانههای مسموم. در این نبرد، سکوت علما و نخبگان—در ایران و جهان اسلام—نه بیخطر است، نه بیتأثیر. بلکه گاه خطرناکتر از شمشیر یزیدیان است.
یادمان نرود، توابین هم پشیمان شدند؛ اما دیر. خیلی دیر. توبه کردند، شمشیر کشیدند، فریاد زدند؛ اما آن فریاد، فقط روی تپههای عینالورده پژواک شد، نه در تاریخ.
برخی امروز نیز در لباس علم، با تحلیلهای سرد و بیجان، از کنارهگیری و بیطرفی سخن میگویند. برخی دیگر پشت عناوین علمی و حوزوی، از ناصری بودن طفره میروند. اما تاریخ تکرار میشود؛ و اینبار تکرار در زمان ظهور نزدیک است.
سکوتِ خواص، تأخیر در ظهور است.
محافظهکاریِ علما، خنجر زدن به جبههی حق است.
بیتفاوتی در برابر جنگ ترکیبی، مشارکت در فتنه است.
اگر امروز صدایمان بلند نشود، فردا در صف توابین، باید با شرمندگی بگوییم:
"کاش با حسین بودیم..."
اما دیگر دیر شده است.
اکنون، زمان فریاد است.
اکنون، وقت بصیرت است.
اکنون، نوبت همراهی با پرچمدار ظهور است.
ای عالمان دین! ای اساتید حوزه! ای فرهیختگان دانشگاه!
تا هنوز فرصت باقیست، نگذارید تکرار کوفه، پایانی تلختر از کربلا بسازد...
🔥پشت پرده ها و ناگفته های جنگ ۱۲ روزه
📣برای دیگران بفرستید
نشرحداکثری واجب.
#روایت_صادق
🔻 باز هم کوفهایم؟!
صدای گامهای مسلم بن عقیل هنوز از کوچههای تاریخ میپیچد...
تنها، بییاور، با دلی پر از امیدی که خیلی زود به بغضی خونآلود تبدیل شد.
در آن روزهای داغ سال ۶۱ هجری، هزاران نفر به او خوشآمد گفتند. علما، نخبگان، خواص، همه لبخند زدند، نامه نوشتند، بیعت کردند؛ اما...
وقتی عبیدالله بن زیاد از راه رسید، ترس بر ایمانها غلبه کرد. خواص، عذر آوردند، علما ساکت شدند و کوفه، دوباره کوفه شد...
و حالا، ما در سال ۲۰۲۵ میلادی، درست در گرماگرم یک جنگ پیچیده و ترکیبی، دوباره در همان موقعیت ایستادهایم. اینبار نه شمشیرها بلکه «جنگ شناختی» آمده است؛ همان ابزار مدرن عبیداللههای زمان.
اما سؤال اینجاست: باز هم تنها میماند "ولی خدا"؟!
آیتالله خامنهای، رهبر حکیم و شجاع امت، در صف اول مقاومت ایستاده. دشمن او را نشانه گرفته، نه با شمشیر بلکه با تحریف، عملیات روانی، فریب نخبگان، و رسانههای مسموم. در این نبرد، سکوت علما و نخبگان—در ایران و جهان اسلام—نه بیخطر است، نه بیتأثیر. بلکه گاه خطرناکتر از شمشیر یزیدیان است.
یادمان نرود، توابین هم پشیمان شدند؛ اما دیر. خیلی دیر. توبه کردند، شمشیر کشیدند، فریاد زدند؛ اما آن فریاد، فقط روی تپههای عینالورده پژواک شد، نه در تاریخ.
برخی امروز نیز در لباس علم، با تحلیلهای سرد و بیجان، از کنارهگیری و بیطرفی سخن میگویند. برخی دیگر پشت عناوین علمی و حوزوی، از ناصری بودن طفره میروند. اما تاریخ تکرار میشود؛ و اینبار تکرار در زمان ظهور نزدیک است.
سکوتِ خواص، تأخیر در ظهور است.
محافظهکاریِ علما، خنجر زدن به جبههی حق است.
بیتفاوتی در برابر جنگ ترکیبی، مشارکت در فتنه است.
اگر امروز صدایمان بلند نشود، فردا در صف توابین، باید با شرمندگی بگوییم:
"کاش با حسین بودیم..."
اما دیگر دیر شده است.
اکنون، زمان فریاد است.
اکنون، وقت بصیرت است.
اکنون، نوبت همراهی با پرچمدار ظهور است.
ای عالمان دین! ای اساتید حوزه! ای فرهیختگان دانشگاه!
تا هنوز فرصت باقیست، نگذارید تکرار کوفه، پایانی تلختر از کربلا بسازد...
- ۱.۳k
- ۱۴ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط