Gangster Mafia Masseur part : ۳
که گورشون رو گم کنن و برن به درک و بزنن به چاک اونا خوب اینو قبول نکرده بودن
خب منم راه های خودم رو دارم تا به اونا اینو خوب حالی کنم نمیخواستم اونا رو کنار بذارم تا سعی کنن
منو به زور از بین ببرن، چون که الان من سد راهشون بودم
من قصد دارم به زودی از نیویورک بازدید کنم تا موقعیت فردیم رو با وسایل عادلانه و یا کثیف متوقف کنم، اما تا اون زمان، من هیچ شانسی ندارم
جین ادامه میده: × نگران نباش رئیس جای نگرانی نیست چون که من درست در اتاق انتظار هستم که ببینم کی وارد میشه و نمیشه و توی اون پشت مراقبت هستم
_ من میدونم که تو این کار رو می کنی جین
مسئول پذیرش دختری جوان با رنگ قهوهای تیره و موهای بافت کوتاه به بالا نگاه میکنه و تلفنی رو که بین گوش و شونه اش گذاشته بود میندازه
* آه سلام
اون از جاش بلند میشه و دوباره روی صندلی خودش می نشینه.
*وای خدایا... من، آآآم..... من فقط اینجا کار می کنم باید با مدیر اینجا تماس بگیرم....
_ آروم باش
دستم رو بالا میگیرم و دندونهام رو به بهترین حالت نشون میدم و لبخند سختی میزنم تا نترسه من هر جا که در بوستون میرم تا این واکنش رو دریافت می کنم و بر اساس لهجه اش اون به اندازه کافی محلیه که میدونه من کی هستم
_ دوستم اینجا برام ماساژ رزرو کرده
* آره
جین به نوعی حالت عصبی به سمت پیشخوان حرکت می کنه و کاله اسپورتش رو در دستانش فشار میده
× من رزرو رو به اسم خودم گذاشتم کیم سوکجین
آرنجی رو روی پیشخوان نگه میدارم و به داخل تکیه میدم و چند صد تا دلار رو روی پیشخوان جلوش میلغزونم
_ میخوام دهنت رو بسته نگه داری، میتونی این پول ها رو واسه ساکت نگه داشتنت نگه داری، ممنون میشم
یه بار دیگه یه لبخند جدی میزنم و میگم:
_ هیچ کس نباید بدونه که من اینجا بودم
* نه البته که نه آقا... آقای مین البته که هیچ کس نخواهد فهمید
اون از دفتر قرار مالقات بلند نمیشه.
* اگه میخوای به دنبال من....تا ر...رختکن بری، ما میتونیم برایت ردایی واسه ماساژ بیاریم، قربان
_ این لازم نخواهد بود
روی صندلی که شکل عجیبی بود می نشینم و پاهام رو دراز می کنم
_فقط اجازه بده که ماساژور بدونه که من اینجا هستم
من فقط سی ثانیه دیگه منتظر می مونم بعد از اینکه مسئول پذیرش تقریباً مثل جِت از جاش بلند میشه و میدوه و خودش رو به اتاق پشتی میرسونه، اما در این بازه زمانی کوتاه جین موفق میشه تا دقیقا شش بار پ دیگه بهم بگه که چقدر ماساژ رو دوست خواهم داشت
من تازه دارم به نوک کوه یخ احساس گناه می رسم که چرا اینجا اومدم وقتی دختر مسئول پذیرش دوباره ظاهر میشه واقعاً از هدیه جین که وقت ماساژ واسم گرفته لذت نخواهم برد
سلام به همگی اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
خب منم راه های خودم رو دارم تا به اونا اینو خوب حالی کنم نمیخواستم اونا رو کنار بذارم تا سعی کنن
منو به زور از بین ببرن، چون که الان من سد راهشون بودم
من قصد دارم به زودی از نیویورک بازدید کنم تا موقعیت فردیم رو با وسایل عادلانه و یا کثیف متوقف کنم، اما تا اون زمان، من هیچ شانسی ندارم
جین ادامه میده: × نگران نباش رئیس جای نگرانی نیست چون که من درست در اتاق انتظار هستم که ببینم کی وارد میشه و نمیشه و توی اون پشت مراقبت هستم
_ من میدونم که تو این کار رو می کنی جین
مسئول پذیرش دختری جوان با رنگ قهوهای تیره و موهای بافت کوتاه به بالا نگاه میکنه و تلفنی رو که بین گوش و شونه اش گذاشته بود میندازه
* آه سلام
اون از جاش بلند میشه و دوباره روی صندلی خودش می نشینه.
*وای خدایا... من، آآآم..... من فقط اینجا کار می کنم باید با مدیر اینجا تماس بگیرم....
_ آروم باش
دستم رو بالا میگیرم و دندونهام رو به بهترین حالت نشون میدم و لبخند سختی میزنم تا نترسه من هر جا که در بوستون میرم تا این واکنش رو دریافت می کنم و بر اساس لهجه اش اون به اندازه کافی محلیه که میدونه من کی هستم
_ دوستم اینجا برام ماساژ رزرو کرده
* آره
جین به نوعی حالت عصبی به سمت پیشخوان حرکت می کنه و کاله اسپورتش رو در دستانش فشار میده
× من رزرو رو به اسم خودم گذاشتم کیم سوکجین
آرنجی رو روی پیشخوان نگه میدارم و به داخل تکیه میدم و چند صد تا دلار رو روی پیشخوان جلوش میلغزونم
_ میخوام دهنت رو بسته نگه داری، میتونی این پول ها رو واسه ساکت نگه داشتنت نگه داری، ممنون میشم
یه بار دیگه یه لبخند جدی میزنم و میگم:
_ هیچ کس نباید بدونه که من اینجا بودم
* نه البته که نه آقا... آقای مین البته که هیچ کس نخواهد فهمید
اون از دفتر قرار مالقات بلند نمیشه.
* اگه میخوای به دنبال من....تا ر...رختکن بری، ما میتونیم برایت ردایی واسه ماساژ بیاریم، قربان
_ این لازم نخواهد بود
روی صندلی که شکل عجیبی بود می نشینم و پاهام رو دراز می کنم
_فقط اجازه بده که ماساژور بدونه که من اینجا هستم
من فقط سی ثانیه دیگه منتظر می مونم بعد از اینکه مسئول پذیرش تقریباً مثل جِت از جاش بلند میشه و میدوه و خودش رو به اتاق پشتی میرسونه، اما در این بازه زمانی کوتاه جین موفق میشه تا دقیقا شش بار پ دیگه بهم بگه که چقدر ماساژ رو دوست خواهم داشت
من تازه دارم به نوک کوه یخ احساس گناه می رسم که چرا اینجا اومدم وقتی دختر مسئول پذیرش دوباره ظاهر میشه واقعاً از هدیه جین که وقت ماساژ واسم گرفته لذت نخواهم برد
سلام به همگی اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
- ۱۱.۹k
- ۱۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط