#عنکبوت

#عنکبوت_مقدس #توهین_به_مقدسات

#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون

اُف به #لاف_هنر ، به حبه‌ی ذَر
اُف به جرم دوباره‌ی مأمون

خون مگو #فرش_قرمز_کنها
کن مگو جشنواره مأمون

مار خوش خط و خال شبهه به مزد
طمع خام در سراب زده

نسل مأمون،کلاف سردرگم
عنکبوت به رخ نقاب زده

یا #امام_الرئوف، شاهد باش
شعر من بی‌قرار #مشهد شد

هرچند ز غربت تو
بی‌تفاوت نمی‌توان رد شد

ما نمک‌گیر تو اسیر توییم
#یطعمون_الطعام یعنی این

زخم از طفل هرزگان خوردن
غربت یک امام یعنی این

یا خرابند چو قلب #آبادان
یا زمین‌گیر حَصر اوباشند

ای غزل دست از دلم بردار
دوست دارم که مثنوی باشم

#بغض_ما_سنگ_میشود_گاهی
#زندگی_ننگ_میشود_گاهی

از شُکوه خرافه بیزاریم
از سکوت کلافه بیزاریم

باز کابوس شب به هم خورده‌ست
#حرمله_دست_بر_قلم_برده‌ست!

هرزگان، خاک بر سر آوردند
از سه شعبه، قلم در آوردند!

اُف به #بی_غیرتی که دم نزند
یا در این #روضه، ناله هم نزند

پیش چشم من و تو، حق پژمرد
حُرمت یک امام سیلی خورد

باز هم خیمه‌گاه غارت شد
به #امام_رضا #جسارت_شد

وای اگر خون حق، طلب نشود
#وای_اگر_فتنه‌_گر_ادب_نشود

زُلف این داغ دست حاشا نیست
هر که کوتاه آید #از_ما_نیست

#دل_به_راه_شهید_باید_زد
#به_دهان_یزید_باید_زد

امتحان غمزه‌ی #ولایت ماست
#تازه_این_اول_حکایت_ماست
[#احمد_بابایی ]
https://www.instagram.com/tv/CerUQyogqn1/?igshid=MDJmNzVkMjY=